سمانه کاوهای، مادری که 48 ساعت از به دنیا آمدن نوزادش میگذرد مقابل دوربین صارم قرار گرفت و در کنار همسر محترمشان گپ و گفت کوتاهی با ما داشت.
جاناسادات، دختر کوچولوی دو روزهی این خانوادهی اراکی نیز در آغوش مادر آرام و متین شاهد این گفتوگو بود.
کاوهای از آشناییاش با صارم سخن به میان آورد و اینگونه صحبتهای خود را شروع کرد:
«در سال 95 خواهرم در صارم زایمان کرد. او از امکانات و رسیدگیهای این بیمارستان بسیار راضی بود. آن زمان اولین بار بود که با صارم آشنا شدم. پس از خواهرم، دخترخالهام نیز همینجا فرزندش را به دنیا آورد و شاهد تجربهی موفق دیگری بودم. حالا هم من صارم را انتخاب کردهام. البته ماجرای من کمی با خواهر و دخترخالهام تفاوت داشت و من چند بارداری ناموفق را پشت سر گذاشته بودم.»
او در ادامه میگوید:
«دکتر کرمنیایفر ، پزشکی بودند که دوران بارداریام را زیر نظر ایشان سپری کردم. در ماه سوم بارداری با خونریزی بسیار شدید که دچار آن شده بودم به صارم آمدم و متوجه یک هماتوم خیلی بزرگ شدیم. در آن شرایط بسیار حساس و به هم ریخته از نظر روحی، دکتر کرمنیایفر با آرامش عجیب و انرژی مثبت فراوان به کمک من آمدند.
واقعیت این بود که من بر اساس تجارب تلخ قبلی و شرایط خاص آن لحظه خیلی ترسیده بودم اما چیز دیگری در چهرهی خانم دکتر میدیدم. ایشان یک سری دارو به من دادند و توصیه کردند به شکل مرتب و در زمان تعیین شده آنها را مصرف کنم. به خاطر بُعد مسافتی که از منزل ما تا بیمارستان صارم وجود داشت و ما از استان مرکزی، شهر اراک به تهران میآمدیم کمی استرس داشتم که نکند مشکل من حل نشود و در شهر خودم پزشکی نتواند به کمک من بیاید. اما با روحیهای که دکتر کرمنیایفر به من دادند به خانهمان برگشتیم. شبانهروز از طریق تلفن، پیامک و به طور کلی فضای مجازی با دکتر کرمنیایفر در ارتباط بودم. تمام آزمایشاتم را برای ایشان ارسال میکردم و توصیههای به لحظه را از ایشان دریافت میکردم. پس از مدتی این هماتوم بسیار بزرگ جذب شد و من ادامهی بارداری را به حالت روتین و عادی طی کردم. »
کاوهای با اشاره به اینکه برخی آزمایشها و تستها را به دلیل دوری منزلش در شهر خودشان انجام داده میگوید:
«زمانی که به صارم آمدیم با توجه به خصوصی بو دن و البته شکل و شمایل بسیار شیک بیمارستان، فکر میکردیم هزینههای گزافی در انتظار ماست. اما مواقعی که نیاز به انجام آزمایش و انجام سونوگرافی و … در شهر خودمان شدیم متوجه این نکته شدیم که هزینهها هیچ تفاوتی ندارد و به طور مثال برای انجام یک سونوگرافی در اراک نیز همان هزینهای را پرداخت میکردیم که در صارم آن را پرداخت کرده بودیم.
این نکته را در کنار محیط مناسب و البته خدماتی که همگی در یکجا در صارم به مراجعهکننده ارائه میشود بگذاریم متوجه این نکته خواهیم شد که با صرف هزینه مشابه خدماتی بسیار متفاوت در صارم ارائه میشود. در شهر خودمان زمانی که به پزشک مراجعه میکنی، یک آزمایش و یک سونوگرافی برای شما مینویسید؛ برای انجام آزمایش به یک مرکز، برای انجام تصویربرداری به مرکز دیگری باید مراجعه کنی، آن هم در شرایط بد بهداشتی و شیوع کرونا و وجود استرس بسیار زیاد برای مردم بالاخص مادران باردار. حال آنکه زمانی که در صارم به پزشک مراجعه میکنی در صورت نیاز به هر خدمت دیگر در یک طبقه بالاتر یا پایینتر در دسترس است و این به نظرم بسیار ارزشمند است. در کنار همهی موارد ذکر شده، در هر دقیقه و ساعتی از شبانهروز که به صارم میآیی، یک پزشک متخصص حاضر است که معاینات و اقدامات لازم را برای بیمار انجام بدهد که این واقعاً دلگرمکننده است.»
مادر اراکی میگو ید:
«از تکتک پرسنل و کادر پزشکی مخصوصاً ماماهای مهربان بیمارستان صارم مخصوصاً خانمها ستوده، تنهایی، قاسملو و کلیه کسانی که اسامی آنها را به خاطر نمیآورم تشکر و قدردانی میکنم. در صارم همه پرسنل با روی باز پاسخگو هستند و باید از تکتکشان تشکر کنم. از آنجایی که من از راه دور میآمدم و گاهی برای بازگشت عجله داشتم، در صارم همکاری بسیار مناسبی با من به عمل میآمد و تقریباً همه امکانات را در اختیار میگذاشتند. پاسخگویی در صارم به اندازهای صحیح و بجاست که حتی همکاران من از اراک هر وقت برایشان سوالی ایجاد میشود با 4702 تماس میگیرند و با طرح سوالشان پاسخ آن را از مشاور آن موضوع دریافت میکنند. تصور نکنید حالا که در حال مصاحبه هستم این نکات را میگویم؛ این موارد واقعا وجود دارد.»
کاوهای با اشاره روزهای باردرایاش میگوید:
«9 ماه برای من خیلی دیر گذشت. همانطور که گفتم تجربههای متفاوت و تلخی داشتم. در کنار همهی آنها و استرس فراوانی که همواره در کنارم بود در مردادماه کرونا نیز گرفتم. واقعا به هم ریخته بودم و شبانهروز دعا میکردم که همه چیز ختم به خیر شود. هر چه به روزهای آخر نزدیکتر میشدم خوشحالتر بودم. در واقع از همان روز اول که جواب حاملگی من مثبت شد، با خود گفتم خدا خودش لطف کرده خودش هم حفظش میکند. در کنار لطف خدا و اطرافیانم، مخصوصاً همسرم ، آن روزها را پشت سر گذاشتم. همیشه استرس آن روز که درد زایمان بگیرم را داشتم که نکند به بیمارستان نرسم و به همین خاطر از دو هفته قبل از زایمان در تهران ماندم و خدا را شکر سر وقت هم زایمان کردم. یک نگرانی دیگرم این بود که شاید دکتر کرمنیایفر در روز زایمان من و یا آن لحظه بیمارستان نباشند که این اتفاق نیز نیفتاد اما همیشه همسرم میگفت همه پزشکان صارم متبحر هستند و نگران این موضوع نباش.»
کاوهای از تجربهی اتاق زایمان میگوید: «زمانی که به زایشگاه رفتم کمی استرس داشتم که آن هم طبیعی بود. به هر حال من تجربه قبلی نداشتم ولی فقط به لحظه گذاشتن بچه روی سینهام فکر میکردم. دخترم به دنیا آمد و آن زمان آنقدر ذوقزده بودم که نمیتوانستم صحبت کنم و پاسخ ماماها را بدهم. شاید این لحظات را تا تجربه نکنی نتوانی درک کنی. آن لحظه برای همه آنهایی که دلشان میخواهد مادر شوند دعا کردم.»
[خانم کاوهای با گفتن آخرین جمله احساساتی شد و وقفهای در مصاحبه افتاد]
او درباره وجو د مراکزی مانند صارم در کشورمان میگوید:
«ابتدا باید از دکتر صارمی واقعا تشکر کنم که چنین مجموعهای را بنیان نهادهاند. ایشان را از زمانی که در برنامه ماه عسل حضور پیدا کردند شناختم و در بارهشان خیلی پرسیدم و جستجو کردم تا آشنایی بیشتری پیدا کنم. خوش به سعادتشان که دعای تعداد زیادی از خانوادهها پشت سرشان است. درباره علم ناباروری خیلی اطلاعات کاملی ندارم اما شاید تعداد متخصصان این عرصه بسیار زیاد باشند و حتی کسانی باشند که همردهی ایشان باشند اما چرا ایشان دکتر صارمی هستند و دیگران نه؟ این نکتهای است که پاسخش را در یکی از مصاحبههای دکتر صارمی به آن رسیدم. ایشان در یکی از گفتوگوهایشان به ذکر این نکته پرداختند که در کشورهای دیگر امکانات را میدیدم و با خود میگفتم چرا مردم ایران نباید از چنین امکاناتی بهرهمند شوند؟ با این تفکر بیمارستان صارم را در ذهن پروراندم و بعد از مدتی آن را تأسیس کردم. »
او در ادامه میگوید:
«حالا من هم چنین نتیجه مشابهی را گرفتهام. من در صارم بدون هیچ درد و نگرانی زایمان کردم. چرا چنین امکاناتی در شهر ما نباید وجود داشته باشد؟ چرا مادران شهر من با استرس و سختی زیادی باید زایمان را تجربه کنند؟ کاش افرادی مانند دکتر صارمی در کشورمان زیاد باشند تا امکانات و علوم را به سراسر کشور ببرند و مردم سرزمینمان بتوانند از آن استفاده کنند. »
کاوهای صحبتهایش را اینگونه به پایان میرساند:
«وجدان کاری و مسئولیتپذیری پرسنل و کادر درمان در صارم بسیار خاص و عالی است. در این مدت در ساعات مختلف روز به صارم مراجعه کردم. مثلا یک بار ساعت 9 شب به صارم آمدم و تمام امکانات و پرسنل مانند اول صبح در اختیار من قرار گرفت و همه در حال کار و تلاش با انرژی فراوان بودند. باید از همه اهالی جزیرهی صارم علیالخصوص آقای دکتر صارمی و البته دکتر کرمنیایفر تشکر فراوان کنم. یکی از انگیزههای من برای آمدن به تهران ملاقات با دکتر کرمنیایفر بود که همیشه سرحال و پرانرژی بودند و به من هم انرژی مثبت تزریق میکردند. حتی تکتک برنامههای ایشان و البته سایر پزشکان و کارشناسان را در صفحه اینستاگرام صارم تماشا میکردم و تقریبا تمام سوالاتم را مطرح کردم و پاسخش را گرفتم. دیگر کار به جایی رسیده بود که سوال دیگران را نیز پاسخ میدادم و اطلاعاتم واقعا کامل شده بود. البته هنوز هم این برنامهها را تماشا میکنم و به قول همسرم خودم برای خود کارشناس شدهام. من در روز بستری بعد از زایمانم بلافاصله آموزش شیردهی دیدم که پیش خودم فکر میکردم زود است اما به من گفتند نه، دقیقا زمانش است. روز بعد هم با شیردادن به دخترم مشکل داشتم که با آموزش کامل خانم معماری مشکلم حل شد و خدا را شکر دخترم شیرخشک نمیخورد و شاید این هم مرهون وظیفهشناسی کادر صارم باشم. حتی فیلم آموزشی نیز به من نمایش دادند که بسیار جالب بود. خلاصه اینکه دست همگی درد نکند و خسته نباشید.»
سید فرامرز مهاجرانی، همسر خانم کاوهای نیز چند جملهای با روزنامه صارم همکلام شد. او به خبرنگار صارم گفت:
«دوران بارداری همسرم دوران خاطرهانگیز و در عین حال همراه با نگرانی بود. سرنوشت همسرم و فرزند آیندمان چیزی بودکه مدام در ذهنم مرور میکردم. البته با وجود ساختاری که در صارم ایجاد شده بود به آینده خوشبین بودیم. مهمترین عاملی که در بحث موفقیت یک مجموعه تاثیر گذار است ساختار، نظم و انضباط است که در صارم به شکل خاص و فوقالعاده حاکم است. اجزایی که باید در یک نتیجه و خروجی موفق تاثیرگذار باشد اینجا وجود دارد. از کلینیک، پاراکلینکها و … گرفته تا تمام نیروی انسانی آن. اینجا مثل یک جزیره و شهرک پزشکی است. آزمایش، رادیولوژی و .. همگی یک جا وجود دارد. برای یک چکاپ نیازی نیست به چند مرکز مختلف مراجعه کنیم. ما قبل از صارم به مراکز زیادی نیز مراجعه کردهایم و البته در حین بارداری همسرم نیز به دلیل فاصله زیاد با صارم ناچار به برخی مراکز مراجعه میکردیم. تفاوت صارم با سایر مراکزی که تجربه حضور در آنها را دارم برخورد، رفتار و پیگیری امور است که در صارم این دیدگاه تجاری نیست. در این بیمارستان صرفاً دیدگاه تخصصی و کمک به همشهریان و همنوعان وجود دارد و این را از روی تجربهام میگویم. همهی اجزای صارم به دنبال این هستند که باری را از دوش خانوادهها بردارند. باید بگویم برخی تعرفهها در صارم حتی کمتر ازدیگر مراکز درمانی است. در صارم بحث بیزینس را مشاهده نکردم و با اعتماد کامل به صارم مراجعه میکردیم.»
مهاجرانی در ادامه میگوید:
«رفتار پزشکان صارم بسیار عالی و حرفهای است. کادر درمان در این جزیره متخصص و کاربلد هستند. استانداردهای حاضر در صارم بالاتر از ایران و حتی سطح منطقه است و باید گفت بینالمللی است. باید از نفر اول این مجموعه، جناب آقای دکتر صارمی تشکر ویژه انجام دهم. خدا ایشان را برای این مرز و بوم و مردم نگه دارد. ما باید قدر چنین گوهری را بدانیم. او در عرصه پزشکی مانند یک سردار مشغول خدمترسانی هستند. مسئولین مملکت همیشه باید چنین افرادی را قدر بدانند و از آنها حمایت کنند. دل به دلشان بدهند و برای ادامه فعالیت آنها را دلگرم کنند.»
همسر خانم کاوهای در پایان صحبتهایشان از برخی پرسنل و پزشکان نیز تشکر ویژه کردند:
«پس از آقای دکتر صارمی باید یک تشکر ویژه از دکتر کرمنیایفر نیز انجام دهم. واقعا سلامتی همسر و فرزندم را مدیون ایشان هستم. در کنار این دو بزرگوار، خانم دکتر زندی نیز زحمات بسیار خاص و زیادی را برای همسرم کشیدند. ایشان بسیار با ایمان، حرفهای و متخصص هستند. از ایشان نیز ممنون و قدردانم. »