حسن یوسفی که از سال 1396 به جمع خانوادهی بزرگ صارم اضافه شده است پیش از حضور در بیمارستان، یک ورزشکار حرفهای و عضو تیمملی فوتبال جوانان ایران بوده است.
او در ابتدای صحبتهایش میگوید: «3 سال است که افتخار همکاری با جزیره صارم را دارم و ورودم خیلی اتفاقی بود. قبل از آمدن به صارم قرار بود در جایی دیگر مشغول به فعالیت شوم که دقیقا همان روزها یکی از دوستانم صارم را به من معرفی کرد. به اینجا مراجعه کردم که متأسفانه اکیپ کارکنان کامل شده بود و جایی برای جذب نیروی جدید وجود نداشت. در حین رفتن آقای گودرزی از من سوال کرد که پیش از این، مشغولیتت چه بوده که از فوتبالیست بودنم گفتم و خلاصه همین موضوع باب شروع صحبت شد و خدا خواست که در صارم مشغول به فعالیت شدم.»
از یوسفی خواستیم که بیش از این درباره سابقهی ورزشی اش برایمان بگوید:
«16 سال فوتبالیست بودم و در سطح حرفهای بازی کردم. در بازیهای آسیایی 1385 (2005 میلادی) عضو تیم ملی جوانان ایران بودم و در سطح باشگاهی نیز در باشگاههای زیادی مانند: استقلال، استقلال خوزستان، صباباتری، نفت مسجد سلیمان، شهرداری ماهشهر، اکسین البرز، شیرینفراز کرمانشاه و … توپ زدم. کمی بدشانسی با چاشنی مصدومیت و البته نداشتن مدیربرنامهی حرفهای باعث شد که نتوانم آنطور که شایستهاش بودم اسم و رسم داشته باشم و خلاصه قسمت این بوده است که در حال حاضر در خدمت شما و بیمارستان صارم باشم. در اکثر تیمهایی که بازی کردم لباس آبی بر تن داشتم و البته خانوادگی استقلالی هستیم اما فوتبال را منطقی میبینیم. بسیاری از استقلالیها در حال حاضر که پرسپولیس 4 سال پشت سر هم قهرمان شده آیتمهایی مانند لابی، پارتی، وزارت ورزش و … را بهانه میکنند اما واقعیت این است که این تیم در سه سال گذشته دو بار فینالیست آسیا شده است و آدم باید واقعیت را بپذیرد که در حال حاضر این تیم قویتر است و بهتر فوتبال بازی می کند. بعضیها چه در فوتبال و چه در زندگی از حرف منطقی ناراحت میشوند اما منطقی بودن بهتر از هر روش دیگری است.»
از یوسفی دربارهی خاطرات این سه سال و اندی که در صارم بوده است پرسیدیم:
«این سالها که در صارم بودهام همیشه پر از خاطرات خوب بوده است. اساساً در صارم همیشه خبر از تولد، حل مشکل مراجعین و … است که همهاش خاطرهی خوب است. در واحد حراست که من فعالیت میکنم همیشه با مراجعین سر و کار داریم و شخصاً همیشه سعی کردهام کارشان را راه بیندازم و اگر مشکلی وجود دارد حل کنم. دوست دارم وقتی از صارم خارج میشوند با خاطرهای خوب بروند و برای ما هم دعا کنند و به هر کسی برسند از پرسنل صارم تعریف کنند و ابراز رضایت کنند. به خاطر دارم روز مصاحبه به شخص جناب آقای دکتر صارمی نیز گفتم پیراهن صارم هم مانند پیراهن تیم ملی که پوشیدن آن خیلی زحمت کشیدم، برایم مقدس است و سعی میکنم کارم را درست انجام دهم ، چرا که صارم خدماتی به خانوادهها میدهد که ارزشمند است و مشکلات صعبالعلاج آنها را دوا میکند. در فوتبال یک اصطلاح وجود دارد که میگویند فلانی برای تیمش سرش را هم جلوی توپ میگذارد؛ یعنی با جان و دل بازی میکند؛ این موضوع برای من در صارم نیز صدق میکند و برای خدمت به مراجعین، خوشنامی بیمارستان صارم و در کل انجام درست وظایفم سرم را هم جلوی توپ میگذارم. »
عضو پیشین تیم ملی جوانان ایران در ادامه میگوید:
« یکی از خاطرات جالبم را که به یاد دارم این است که روزی که در لابی بیمارستان بودم یکی از مراجعین که سن و سال نسبتاً بالایی داشت و بعداً متوجه شدم که 58 سال دارد نزد من آمد و از من خواست با تماس از اتاق عمل پیگیر حال زایمان یک خانمی شوم. من در ابتدا فکر کردم که قرار است دختر یا عروسش زایمان کند و او به زودی پدربزرگ شود. وقتی سوال کردم که قرار است نوهتان به دنیا بیاید؟ خندید و گفت :نه، همسرم در اتاق عمل است. من ابتدا عذرخواهی کردم ولی ایشان مدام میخندید و ازا ین که قرار است پدر شود خیلی خوشحال بود. او میگفت 24 سال پیگیر رفع مشکل ناباروری همسرم بودم اما مشکل حل نمیشد . فقط یک سال و نیم است که به صارم آمدهایم که حالا من پدر شدهام. کاش زودتر از اینها به صارم میآمدم و الان فرزندم یک روزه نبود و سالها بود که پدر شده بودم.»
یوسفی در پایان صحبتهایش از ارتباط خوب بین پرسنل با هم و البته ارائه خدمات به مراجعین گفت:
«در صارم، همه اعضای یک تیم هستیم و صرفاً شیفتهای متفاوتی سر کار هستیم. در واحد حراست همه تلاش میکنیم نظم کامل در بیمارستان برقرار باشد و عملکردی داشته باشیم که مراجعین از صارم راضی باشند. واقعیت این است که ما ساعتهای بیشتری در صارم نسبت به خانوادهی خود کنار هم هستیم. اینجا 24 ساعت کنار هم هستیم اما در خانه برخی ساعتها خواب هستیم و … و خلاصه به 24 ساعت نمیرسد! به خاطر همین مثل خانواده هستیم و همکاری و رفاقتمان بسیار خوب و صمیمی است. بر خودم وظیفه میدانم از چند نفر تشکر ویژه کنم. ابتدا از شخص اول بیمارستان آقای دکتر صارمی تشکر میکنم و برایشان سلامتی آرزومندم. بعد از ایشان از آقایان گودرزی (مسئول پیشین واحد حراست) و آقای مومنپور (مسئول فعلی واحد حراست) متشکرم که همیشه به من لطف داشتهاند. در نهایت از تمام مسئولین بیمارستان که به فکر کارکنان بیمارستان هستند و همیشه دغدغه احقاق حقوق آنها را دارند متشکرم و امیدوارم سال جدید سالی پر از خبرهای خوب و موفقیت برای تمام همکارانم باشد و روزهای خوب برای همه در پیش باشد. پیشاپیش سال نو را به همه صارمیها تبریک عرض میکنم.»